


تبیین نقش میانجی گرایش به تفکر انتقادی در رابطه سواد رسانه ای و مسئولیت پذیری اجتماعی معلمان مدارس ابتدایی شهر ایلام
دوره 7، شماره 81، بهمن 1403، صفحات 1 - 23
1 استادیار و عضو هیئت علمی گروه علوم تربیتی مؤسسه آموزش عالی باختر ایلام
2 دانش آموخته علوم تربیتی گرایش مدیریت آموزشی،مؤسسه آموزش عالی باختر ایلام
چکیده :
هدف از پژوهش ¬حاضر، تبیین نقش میانجی گرایش به تفکر انتقادی در رابطه سواد رسانه ای و مسئولیت پذیری اجتماعی معلمان مدارس ابتدایی دولتی شهر ایلام بود. پژوهش بر مبنای هدف جزء پژوهش های کاربردی و به لحاظ شيوه اجرا در زمره پژوهش های توصیفی از نوع همبستگی است که با روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد.جامعه آماری پژوهش شامل کلیهی معلمان ابتدایی شهر ایلام در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 646 نفر بود که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان(1970)، تعداد261 نفر به عنوان نمونه بر اساس شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم تعیین گردید. داده ها از طریق روشهای آمار توصیفی شامل: میانگین و انحراف استاندارد و آمار استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون، آزمون کلموگروف- اسمیرنف، تحلیل عاملی تأییدی، تحلیل مسیر و مدل یابی معادلات ساختاری با کمک نرم افزارSPSS نسخه 25 و نیز AMOSمورد تحلیل قرار گرفت. ابزار مورد استفاده مقیاس استاندارد تفکر انتقادی ریتکس(2003) با پایایی 92/0؛ مقیاس سواد رسانه ای فلسفی(1393) با پایایی 87/0؛ پرسشنامه مسئولیت پذیری اجتماعی کارول(1999) با پایایی 85/0 بوده است. یافته های توصیفی نشان داد که سطح بالاتر از متوسط میزان گرایش به تفکر انتقادی معلمان و مؤلفه های آن در مقایسه با متغیرهای دیگر به متوسط نزدیکتر است. نتایج تحلیلی داده ها نیز نشان داد که در سطح معنی داری 05/0،سواد رسانه ای به صورت مستقیم و غیر مستقیم با مسئولیت پذیری اجتماعی معلمان رابطه معناداری دارد. همچنین متغیر میانجی گرایش به تفکر انتقادی می تواند در رابطه بین سواد رسانه ای و مسئولیت پذیری اجتماعی معلمان ابتدایی شهر ایلام به میزان اثر 264/0 تأثیر مثبت و غیر مستقیم معناداری داشته باشد. بنابراین نقش میانجی گرایش به تفکر انتقادی در رابطه بین سواد رسانه ای و مسئولیت پذیری اجتماعی معلمان به طور مستقیم و غیر مستقیم مؤثر و مورد تأیید بود.
هدف از پژوهش ¬حاضر، تبیین نقش میانجی گرایش به تفکر انتقادی در رابطه سواد رسانه ای و مسئولیت پذیری اجتماعی معلمان مدارس ابتدایی دولتی شهر ایلام بود. پژوهش بر مبنای هدف جزء پژوهش های کاربردی و به لحاظ شيوه اجرا در زمره پژوهش های توصیفی از نوع همبستگی است که با روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد.جامعه آماری پژوهش شامل کلیهی معلمان ابتدایی شهر ایلام در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 646 نفر بود که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان(1970)، تعداد261 نفر به عنوان نمونه بر اساس شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم تعیین گردید. داده ها از طریق روشهای آمار توصیفی شامل: میانگین و انحراف استاندارد و آمار استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون، آزمون کلموگروف- اسمیرنف، تحلیل عاملی تأییدی، تحلیل مسیر و مدل یابی معادلات ساختاری با کمک نرم افزارSPSS نسخه 25 و نیز AMOSمورد تحلیل قرار گرفت. ابزار مورد استفاده مقیاس استاندارد تفکر انتقادی ریتکس(2003) با پایایی 92/0؛ مقیاس سواد رسانه ای فلسفی(1393) با پایایی 87/0؛ پرسشنامه مسئولیت پذیری اجتماعی کارول(1999) با پایایی 85/0 بوده است. یافته های توصیفی نشان داد که سطح بالاتر از متوسط میزان گرایش به تفکر انتقادی معلمان و مؤلفه های آن در مقایسه با متغیرهای دیگر به متوسط نزدیکتر است. نتایج تحلیلی داده ها نیز نشان داد که در سطح معنی داری 05/0،سواد رسانه ای به صورت مستقیم و غیر مستقیم با مسئولیت پذیری اجتماعی معلمان رابطه معناداری دارد. همچنین متغیر میانجی گرایش به تفکر انتقادی می تواند در رابطه بین سواد رسانه ای و مسئولیت پذیری اجتماعی معلمان ابتدایی شهر ایلام به میزان اثر 264/0 تأثیر مثبت و غیر مستقیم معناداری داشته باشد. بنابراین نقش میانجی گرایش به تفکر انتقادی در رابطه بین سواد رسانه ای و مسئولیت پذیری اجتماعی معلمان به طور مستقیم و غیر مستقیم مؤثر و مورد تأیید بود.
کلمات کلیدی :
سواد رسانه ای، تفکر انتقادی، مسئولیت پذیری اجتماعی معلمان
سواد رسانه ای، تفکر انتقادی، مسئولیت پذیری اجتماعی معلمان
-
190
-
21
-
1403/07/04
-
1403/08/14
-
1403/11/28