شناسایی و بررسی هنر بازنمایی در عکاسی مفهومی
دوره 4، شماره 41، مهر 1400، صفحات 94 - 84
1 1
2 7
3 6
چکیده :
اگرچه ثبت عناصر دنیای واقعی در سرشت عکاسی عجین شده است. امّا عکس صرفاً جهانی همسان و همانند جهان واقعی ارائه نمیکند، بلکه علاوه بر خصلت ارجاع دهندگی و بازنمایانه از قابلیت بیان گرایانه نیز برخوردار است. بنابراین هر عکس را میتوان به مثابه متنی نشانه ای دانست که دلالت های متعددی را در معرض تفسیر و تأویل مخاطب قرار میدهد. هرچند عکاسی، پیوندی ناگسستنی با وجود دارد و موجودیت هر عکس در گرو ثبت لحظه، موضوع یا واقعیتی در عالم بیرون است، امّا زمانی که از خوانش و ساز وکارهای تولید معنا در عکس، سخن به میان میآید، موضوع ابعاد پیچیده و متمایزی به خود میگیرد «زیرا عکاسی، رسانه ای رمزگذاری شده است» (سونسون) در واقع عکس، صرفاً رونوشت یا رونگاری از واقعیت نیست که تنها و به سادگی رابطة این همانی را بازتاب میدهد؛ بلکه دوربین و واقعیت بیرونی، امکان مفهوم سازی را برای عکاس فراهم میسازند.
اگرچه ثبت عناصر دنیای واقعی در سرشت عکاسی عجین شده است. امّا عکس صرفاً جهانی همسان و همانند جهان واقعی ارائه نمیکند، بلکه علاوه بر خصلت ارجاع دهندگی و بازنمایانه از قابلیت بیان گرایانه نیز برخوردار است. بنابراین هر عکس را میتوان به مثابه متنی نشانه ای دانست که دلالت های متعددی را در معرض تفسیر و تأویل مخاطب قرار میدهد. هرچند عکاسی، پیوندی ناگسستنی با وجود دارد و موجودیت هر عکس در گرو ثبت لحظه، موضوع یا واقعیتی در عالم بیرون است، امّا زمانی که از خوانش و ساز وکارهای تولید معنا در عکس، سخن به میان میآید، موضوع ابعاد پیچیده و متمایزی به خود میگیرد «زیرا عکاسی، رسانه ای رمزگذاری شده است» (سونسون) در واقع عکس، صرفاً رونوشت یا رونگاری از واقعیت نیست که تنها و به سادگی رابطة این همانی را بازتاب میدهد؛ بلکه دوربین و واقعیت بیرونی، امکان مفهوم سازی را برای عکاس فراهم میسازند.
کلمات کلیدی :
بازنمایی، عکاسی مفهومی، بازنمایی از نظر: افلاطون، ارسطو
بازنمایی، عکاسی مفهومی، بازنمایی از نظر: افلاطون، ارسطو