ثبت نام
ورود به صفحه کاربری
صفر تا صد چاپ کتاب شما
پیوندها

Untitled (2)

 

 

 

امکان و استحاله استناد به قرآن ازدیدگاه امیرالمومنین علیه السلام در نهج البلاغه
دوره 4، شماره 37، خرداد 1400، صفحات 137 - 121
نویسندگان : مجتبی محمدی مزرعه شاهی 1 ، مجتبی انصاری مقدم* 2 ، رضا اسحقی مسکونی 3 ، مهدیه اسحقی مسکونی 4

1 استادیار و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم

2 دکتری علوم قرآن و حدیث دانشگاه میبد، پژوهشگر و مدرس دانشگاه

3 فارغ ‌التحصیل کارشناسی ارشد نهج البلاغه دانشگاه کاشان

4 فارغ ‌التحصیل کارشناسی ارشد علوم قرآنی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم

چکیده :
امیر المومنین علیه السلام در سخنان خود به طور عام و در نهج البلاغه به طور خاص اشارات زیادی به فضائل قرآن کریم نموده‌اند و در جمع ميان منابع مورد استناد، اصالت را به قرآن داده‌اند. در مجموع سخنان امیرالمومنین علیه السلام می‌توان فهمید که قرآن کریم کتاب هدایت، وسیله جدایی حق از باطل و استناد به آن برای آن کس که با محتوای قرآن آشنا باشد، باعث پیروزی است. در برابر این همه اشارات زیبا، حضرت در خطاب به ابن عباس زمانی که او را برای محاجه باخوارج می فرستند به او توصیه می‌فرمایند، «لا تخاصمهم بالقرآن فإن القرآن حمال ذو وجوه تقول و يقولون و لكن حاججهم بالسنة فإنهم لن يجدوا عنها محيصا» با آيات قرآن با آن‌ها محاجه نكن، چرا كه قرآن تاب معانى مختلف و امكان تفسير گوناگون دارد تو چيزى مى‏گوئى و آن‌ها چيز ديگر، لكن با سنت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم با آن‌ها بحث نما كه در برابر آن پاسخى نخواهند يافت. حال این شبهه پیش می‌آید با اینکه قرآن کریم کتاب هدایت است، پس چرا نمی توان گروهی گمراه را با استناد به آن هدایت کرد؟! این پژوهش به دنبال پاسخ به اين سؤال است که چرا حضرت در نامه 77 نهج البلاغه ابن عباس را از احتجاج به قرآن باز می‌دارد در حالی که سایر نامه‌ها، حکمت‌ها و خطبه‌ها افراد را به قرآن واستناد به آن فرا می‌خوانند. در این جستار که به روش توصیفی تحلیلی و مبتنی بر مطالعات منابع دینی است به این نتیجه رسیده‌ایم که امیر المومنین علیه السلام بنا به دلایلی خاص ابن عباس از احتجاج به قرآن با خوارج منع کرده‌اند که بخشی از این دلایل عبارتنداز: احتمال صراحت در مقصود نداشتن برخی آیات قرآن کریم مانند «لیس کمثله شی»، احتمال به نتیجه نرسیدن بحث با خوارج از طریق قرآن کریم، احتمال معنی کردن و تاویل آوردن برای قرآن برحسب امیال و نظرات فردی، صراحت در مقصود داشتن سنت مانند این روایت که «علی با حق است وحق با علی است» که هیچ جای بحثی باقی نمی گذارد، تاویلات گوناگون داشتن قرآن که هر کس یک تاویل آن را بیان می کند، وجود آیات متشابه در قرآن که منظور آن‌ها مشخص نیست. همه این دلایل باعث شده تا امیر المومنین علیه السلام احتجاج با سنت را در بحث با خوارج به احتجاج با قرآن ترجیح دهند.
کلمات کلیدی :
امام علی علیه السلام، نهج البلاغه، نامه77، قرآن کریم، امکان و استحاله، استناد به قرآن.
پشتیبانی آنلاین از طریق واتساپ

پژوهشگران گرامی؛ پاسخگوی سوالات شما عزیزان از طریق واتساپ هستیم !


جهت ارسال پیام در واتساپ اینجا کلیک نمائید !