دوره 5، شماره 48، اردیبهشت 1401، صفحات 70 - 54

نویسندگان : سعید سلطانی نژاد* ¹ ، ناصر محسنی نیا ²

چکیده :
شخصیت از ارکان اصلی داستان است که بدون آن آفرینش داستان امکان پذیر نیست. محمد حنیف از داستان نویسان صاحب سبک معاصر است که آثار برجسته ای از خود بر جای گذاشته است. او در رمان هایش به عنصر شخصیت توجه ویژه ای داشته و شخصیت های رمان هایش ملموس و از دل زندگی مردم گرفته شده اند. کلاه جادویی و مجسمه ی مسی از رمان های تأثیرگذار اوست که نویسنده در این رمان قدرت، عدالت، آسیب های حکومتی، دغدغه های حکّام، عوامل شکل گیری انقلاب و ترکیبی از واقعیت و جادو را نشان می دهد و انتخاب شخصیت های این رمان بازتاب یک جامعۀ استبدادزدۀ فاسد است. نگارنده کوشیده است به روش توصیفی- تحلیلی به انواع شیوه های شخصیت پردازی در این داستان دست یابد. یافته های این پژوهش نشان دهندۀ آن است که نویسنده از شخصیت پردازی مستقیم هم چون توصیف و غیرمستقیم هم چون رفتار، گفتار، نام، وضعیت ظاهری و محیط بهره برده است. در این رمان با انواع شخصیت های اصلی، فرعی، ایستا، پویا، ساده و جامع روبه رو می شویم که آن ها نسبت به شرایط داستان عمل و حرکت می کنند.

کلمات کلیدی :
محمد حنیف، شخصیت و شخصیت پردازی، ادبیات معاصر، رمان، کلاه جادویی و مجسمۀ مسی