بیرونی مظهر تفکر اسلامی، در اثر سارتن و کربن، گرایش سیاسی او در گزارش اربعین و مقتل امام حسین (ع) در کرونولوژی تاریخ انسان
Biruni, the epitome of Islamic thought, in the works of Sartan and Carbone, his political interest in Arbaeen and the death of Hossein in the chronology of human history.
دوره 6، شماره 63، مرداد 1402، صفحات 131 - 136
1 استادیار دانشگاه آزاد اسلامی تهران مر کز
چکیده :
بیرونی از مظاهر عمیق و گسترده تمدن و فرهنگ همه ملل اسلامی و میراث بشریت است. فصل سی و سوم کتاب مقدمه تاریخ علم، جریان جهانی علم به عصر بیرونی نامیده شده است. سارتن اذعان می کند، انتخاب ابن سینا و بیرونی برای این امر بسیار دشوار بود و فقط به دلیل تاریخی دوره را عصر بیرونی نامیده است. ابن سینا فلسفه اسلامی را بنیاد کرد و ابن جبرول - افلاطون الیهود- فلسفه یهودی را. بیرونی دانشمند، شحصیت جامع العلوم اسلامی در قرن دهم میلادی است، سارتن در کتاب مقدمه ای بر تاریخ علم جهانی علم در سراسر کره خاکی را بررسی تطبیقی کرده است و بیرونی را پرچمدار و منشاء معرفت و علوم انسانی و تجربی معرفی کرده است. نکته حایز اهمیت و منش علمی بیرونی توجه به علوم انسانی و انسان شناسی سیاسی است. او انسان شناسی گسترده ای در شناخت فلسفه و اخلاق و رفتار و منش و فرهنگ و مذهب و مردم شناسی مردمان هند دارد و پدر علم انسان شناسی است. بسیاری می خواهند او را دانشمندی سکولار و بی طرف جلوه دهند، اما او یکی از احزاب سیاسی ریشه دار در جوامع اسلامی را مورد انتقاد قرار داده است که بسیاری از علمای معاصر او و قبل و بعد او از انجام آن ابا دارند. بیرونی، سلسله دولت امویان را به دلیل قتل حسین بن علی (ع) و واقعه کشتار آن ها را گزارش کرده و در بین مهمترین اثر خود که محاسبه و شمارش عناصر تاریخی ملل است، جای داده است و چون مقتلی در یک اثر تاریخی او پنهان شده است و به فلسفه اربعین اشاره کرده است. او می نویسد امویان با امام حسین (ع) کاری کردند که با اشرار خلق نکرده اند. این ریاضی دان، فیزیک دان، طبیعی دان و فیلسوف و سیاستمدار که نسبت به قتل امام حسین (ع) که بزرگترین فاجعه بود که عالم اسلام را تکان داد و همگان اکنون نیز در برابر آن سعی می کنند مواضع تنفر نسبت به مرتکبین آن داشته باشند، چون امویان با قتل امام حسین (ع) مسیر عدالت در اسلام را تغییر دادند. با گذشت زمان جنبه های جدید از علم و تجارب علمی او کشف می شود. او شبیه مندل کاشف ژنتیک، تجاربی دارد و بین صفات ظاهری گیاه و تغییرات باطنی ارتباط برقرار کرده است. سارتن او را پیشوای علم جهانی قرن دهم میلادی دانسته است که یک سیارک و یکی از حفره های ماه به نام او است و کربن شخصیت بدیع او در فلسفه علم ادیان و نظریه تکامل قبل از داروین را از جنبه زمینه فلسفه تاریخ مطرح و بزرگ کرده است. کربن می نویسد درمانده است که ابن سینا یا بیرونی را پرچمدار علم قرن دهم میلادی معرفی کند، اما بیرونی نظام ساز بود، لذا مقدم است مواضع ضد اموی بیرونی در زمانی که بانیان علم پیرو نظریه نویسنده روشنفکر مآب ( نماد روشنفکری قرن پنجم و سایر ادوار) این کتاب، " الرد علی المتعصب العنید فی وجوب العن علی یزید " بودند، انقلابی علیه سکولاریسم دینی است. بیرونی هم از خوف بین رفتن مقتل مستقل، مقتلی را در میان اثار الباقیه که وصف اجمالی روزگاران از باستان تا دوره اسلامی با بررسی فنی گاهشماری ملل است، آورده است و این ریاضی دان که به وصف دقیق طبیعت مشهور است، اعمال امویان با امام حسین (ع) را کارهایی وصف کرده که با اشرار خلق نمی کنند و اسب تازیدن بر بدن و سر گردانی و اسارت اهل بیت و تحقیر آن ها در مجلس یزید و شامات و فلسفه تاریخ اربعین را ذکر کرده است و با این توصیف حادثه مقتل به عنوان جنایت خلافت، حدود چهارصد سال بعد از وقوع است. جمله....... فمعکم معکم زیارت اربعین را معنی پایدار تاریخی بخشیده است و خط حسینیان از یزیدیان را در تاریخ جدا دانسته است. سکولاریسم دینی واژه ای قرن بیستمی در موضوعات جامعه شناسی ظاهر شده است، اما قدیمی ترین مفهوم جامعه شناسی است که جوامع دینی دچار آن بوده اند و جمعیت اسلامی هم در عصر رسول اکرم به این بیماری فراگیر اجتماعی مبتلا شد( و اجمالا پیامبر (ص) در علت آن به اعراب مبتلا فرمود: لما یدخل الایمان فی قلوبکم....) و یکی از اولین آثار عملی سکولاریسم دینی بی تفاوتی عام به مصادر ایمان است و جدایی تمدن اسلامی از فرهنگ اسلامی و جلو زدن رفاه و تمدن از ایده ئولوژی است و نتیجه زود عملی آن در جامعه صدر اسلام قتل امام علی (ع) و امام حسین (ع) و طرد اهل بیت بود. اما آثار آن در ادوار بعد همواره متفاوت و بسیار لطیف و پیچیده، نسبت به ضعیت و موقعیت و زمان و مکان و اشخاص و ثروت و تجارب و دانش آن ها بوده است. گرایش سیاسی مذهبی ابوریحان بیرونی و ساختارشکنی او درتاریخ نگاری اموی حاکم در تاریخ مصر و شام است و روشنفکری معاصر جالب توجه است. این کار او با توجه به گرایش بیشتر منابع کلاسیک تاریخی به حادثه کربلا و عبور ساده از آن و یا عدم ذکر آن، و بی طرفی به آن، ساختارشکنی ابوریحان در تاریخ نگاری اسلامی صدر اسلام است که در سلطه تاریخ نگاری مدرسه شام اموی بوده است. او در بیان ماه محرم به اخبار الحسین پرداخته است. او می نویسد: فعل به و بهم ما لم یفعل فی جمیع الامم باشرار الخلق. بدین سان بیرونی یوم مقتل امام حسین (ع) را در کرنولوژی ایام کلیدی و کالبدی تاریخ، از آدم تا خاتم درکتابی که گاهشماری علمی و فنی ملل است، وارد کرده است.
بیرونی از مظاهر عمیق و گسترده تمدن و فرهنگ همه ملل اسلامی و میراث بشریت است. فصل سی و سوم کتاب مقدمه تاریخ علم، جریان جهانی علم به عصر بیرونی نامیده شده است. سارتن اذعان می کند، انتخاب ابن سینا و بیرونی برای این امر بسیار دشوار بود و فقط به دلیل تاریخی دوره را عصر بیرونی نامیده است. ابن سینا فلسفه اسلامی را بنیاد کرد و ابن جبرول - افلاطون الیهود- فلسفه یهودی را. بیرونی دانشمند، شحصیت جامع العلوم اسلامی در قرن دهم میلادی است، سارتن در کتاب مقدمه ای بر تاریخ علم جهانی علم در سراسر کره خاکی را بررسی تطبیقی کرده است و بیرونی را پرچمدار و منشاء معرفت و علوم انسانی و تجربی معرفی کرده است. نکته حایز اهمیت و منش علمی بیرونی توجه به علوم انسانی و انسان شناسی سیاسی است. او انسان شناسی گسترده ای در شناخت فلسفه و اخلاق و رفتار و منش و فرهنگ و مذهب و مردم شناسی مردمان هند دارد و پدر علم انسان شناسی است. بسیاری می خواهند او را دانشمندی سکولار و بی طرف جلوه دهند، اما او یکی از احزاب سیاسی ریشه دار در جوامع اسلامی را مورد انتقاد قرار داده است که بسیاری از علمای معاصر او و قبل و بعد او از انجام آن ابا دارند. بیرونی، سلسله دولت امویان را به دلیل قتل حسین بن علی (ع) و واقعه کشتار آن ها را گزارش کرده و در بین مهمترین اثر خود که محاسبه و شمارش عناصر تاریخی ملل است، جای داده است و چون مقتلی در یک اثر تاریخی او پنهان شده است و به فلسفه اربعین اشاره کرده است. او می نویسد امویان با امام حسین (ع) کاری کردند که با اشرار خلق نکرده اند. این ریاضی دان، فیزیک دان، طبیعی دان و فیلسوف و سیاستمدار که نسبت به قتل امام حسین (ع) که بزرگترین فاجعه بود که عالم اسلام را تکان داد و همگان اکنون نیز در برابر آن سعی می کنند مواضع تنفر نسبت به مرتکبین آن داشته باشند، چون امویان با قتل امام حسین (ع) مسیر عدالت در اسلام را تغییر دادند. با گذشت زمان جنبه های جدید از علم و تجارب علمی او کشف می شود. او شبیه مندل کاشف ژنتیک، تجاربی دارد و بین صفات ظاهری گیاه و تغییرات باطنی ارتباط برقرار کرده است. سارتن او را پیشوای علم جهانی قرن دهم میلادی دانسته است که یک سیارک و یکی از حفره های ماه به نام او است و کربن شخصیت بدیع او در فلسفه علم ادیان و نظریه تکامل قبل از داروین را از جنبه زمینه فلسفه تاریخ مطرح و بزرگ کرده است. کربن می نویسد درمانده است که ابن سینا یا بیرونی را پرچمدار علم قرن دهم میلادی معرفی کند، اما بیرونی نظام ساز بود، لذا مقدم است مواضع ضد اموی بیرونی در زمانی که بانیان علم پیرو نظریه نویسنده روشنفکر مآب ( نماد روشنفکری قرن پنجم و سایر ادوار) این کتاب، " الرد علی المتعصب العنید فی وجوب العن علی یزید " بودند، انقلابی علیه سکولاریسم دینی است. بیرونی هم از خوف بین رفتن مقتل مستقل، مقتلی را در میان اثار الباقیه که وصف اجمالی روزگاران از باستان تا دوره اسلامی با بررسی فنی گاهشماری ملل است، آورده است و این ریاضی دان که به وصف دقیق طبیعت مشهور است، اعمال امویان با امام حسین (ع) را کارهایی وصف کرده که با اشرار خلق نمی کنند و اسب تازیدن بر بدن و سر گردانی و اسارت اهل بیت و تحقیر آن ها در مجلس یزید و شامات و فلسفه تاریخ اربعین را ذکر کرده است و با این توصیف حادثه مقتل به عنوان جنایت خلافت، حدود چهارصد سال بعد از وقوع است. جمله....... فمعکم معکم زیارت اربعین را معنی پایدار تاریخی بخشیده است و خط حسینیان از یزیدیان را در تاریخ جدا دانسته است. سکولاریسم دینی واژه ای قرن بیستمی در موضوعات جامعه شناسی ظاهر شده است، اما قدیمی ترین مفهوم جامعه شناسی است که جوامع دینی دچار آن بوده اند و جمعیت اسلامی هم در عصر رسول اکرم به این بیماری فراگیر اجتماعی مبتلا شد( و اجمالا پیامبر (ص) در علت آن به اعراب مبتلا فرمود: لما یدخل الایمان فی قلوبکم....) و یکی از اولین آثار عملی سکولاریسم دینی بی تفاوتی عام به مصادر ایمان است و جدایی تمدن اسلامی از فرهنگ اسلامی و جلو زدن رفاه و تمدن از ایده ئولوژی است و نتیجه زود عملی آن در جامعه صدر اسلام قتل امام علی (ع) و امام حسین (ع) و طرد اهل بیت بود. اما آثار آن در ادوار بعد همواره متفاوت و بسیار لطیف و پیچیده، نسبت به ضعیت و موقعیت و زمان و مکان و اشخاص و ثروت و تجارب و دانش آن ها بوده است. گرایش سیاسی مذهبی ابوریحان بیرونی و ساختارشکنی او درتاریخ نگاری اموی حاکم در تاریخ مصر و شام است و روشنفکری معاصر جالب توجه است. این کار او با توجه به گرایش بیشتر منابع کلاسیک تاریخی به حادثه کربلا و عبور ساده از آن و یا عدم ذکر آن، و بی طرفی به آن، ساختارشکنی ابوریحان در تاریخ نگاری اسلامی صدر اسلام است که در سلطه تاریخ نگاری مدرسه شام اموی بوده است. او در بیان ماه محرم به اخبار الحسین پرداخته است. او می نویسد: فعل به و بهم ما لم یفعل فی جمیع الامم باشرار الخلق. بدین سان بیرونی یوم مقتل امام حسین (ع) را در کرنولوژی ایام کلیدی و کالبدی تاریخ، از آدم تا خاتم درکتابی که گاهشماری علمی و فنی ملل است، وارد کرده است.
کلمات کلیدی :
مقتل بیرونی، افلاطون یهود، فلسفه اسلامی، نظریه تکامل، حساب هندی، جغرافیا، سکولاریسم دینی
مقتل بیرونی، افلاطون یهود، فلسفه اسلامی، نظریه تکامل، حساب هندی، جغرافیا، سکولاریسم دینی
-
564
-
226
-
1402/03/15
-
1402/04/11
-
1402/05/31