ویژگی های داستان داستان های شاهنامه فردوسی و پیام دهی اخلاق ( فلسفه دان بسیارگو )
دوره 3، شماره 27، مرداد 99، صفحات 53 - 66
1 کارشناس ارشد مطالعات زنان، دانشگاه آزاد اسلامی، بافت
2 دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمان
چکیده :
قدیمی ترین داستان های پیدا شده در دنیا، داستان های اساطیری است که مادر داستان های حماسی و سپس تاریخی می شود. تمایز داستان های شاهنامه با دیگر داستانهای ادبی از وجوه امتیاز این اثر است. داستان رفتن کیکاووس به مازندران، هوشنگ و پیدایش آتش، چگونگی گرفتن رخش و رام کردنش به دست رستم، داستان بیژن و منیژه، زال و رودابه، داستان رستم و اسفندیار و داستان رستم و سهراب جذاب می باشند. شاهنامه از نظر محتوا و نظام داستانی، رویدادها، کنشها و واکنش ها، گره زنی و گره گشایی ها، تأکید دارد. در بخش اساطیری شاهنامه فردوسی ارزش ها و مفاهیم اخلاقی و خردپسند و صفات و مفاهیم ضداخلاقی و ناپسند در قالب موجوداتی اهورایی و اهریمنی ظاهر شده اند که در داستان ها نمود دارند. در ورای بداخلاقی های ظاهری، دیو آز، زشت ترین دشمن آدمی است که در کنار دیوهایی چون خشم و بداندیشی قرار دارد. تنوع و گستردگی قصه های شاهنامه بیانگر تنوع فرهنگی ایران باستان است نتیجه داستان های شاهنامه آرزوهای ايرانيان برای پاسداشت از حريم خاك خود، نابودی دشمنانی چون افراسياب، رهايی بردگان از چنگال ضحاك، به سلامت رستن بیگناهانی چون سياوش از آتش هوسرانان است. واژه هایی چون خرد، دانش، داد، راستی، آزرم و یا چون آز، کژی، کاستی، ننگ، تباهی پر بسامد می باشند که هر یک بار مفهومی خاص را دربردارند. فردوسی وقتی درباره توحید و یگانگی حرف می زند به زبان فلسفه حرف می زند. هرگز تسلیم ناامیدی نشدن، اگر همه درها هم بسته شده باشد، پند و اندرزی شریف است که در بیان فلسفی هر داستان نهفته است، که در ابتدا یا فرجام جای دارد. فردوسی به آفرينش خلقت اشاره میكند و سرچشمه همه خلقت و كائنات را پروردگار میداند، از این رو، پهلوانان او هم رنگ و بوی توحيدی دارند.
قدیمی ترین داستان های پیدا شده در دنیا، داستان های اساطیری است که مادر داستان های حماسی و سپس تاریخی می شود. تمایز داستان های شاهنامه با دیگر داستانهای ادبی از وجوه امتیاز این اثر است. داستان رفتن کیکاووس به مازندران، هوشنگ و پیدایش آتش، چگونگی گرفتن رخش و رام کردنش به دست رستم، داستان بیژن و منیژه، زال و رودابه، داستان رستم و اسفندیار و داستان رستم و سهراب جذاب می باشند. شاهنامه از نظر محتوا و نظام داستانی، رویدادها، کنشها و واکنش ها، گره زنی و گره گشایی ها، تأکید دارد. در بخش اساطیری شاهنامه فردوسی ارزش ها و مفاهیم اخلاقی و خردپسند و صفات و مفاهیم ضداخلاقی و ناپسند در قالب موجوداتی اهورایی و اهریمنی ظاهر شده اند که در داستان ها نمود دارند. در ورای بداخلاقی های ظاهری، دیو آز، زشت ترین دشمن آدمی است که در کنار دیوهایی چون خشم و بداندیشی قرار دارد. تنوع و گستردگی قصه های شاهنامه بیانگر تنوع فرهنگی ایران باستان است نتیجه داستان های شاهنامه آرزوهای ايرانيان برای پاسداشت از حريم خاك خود، نابودی دشمنانی چون افراسياب، رهايی بردگان از چنگال ضحاك، به سلامت رستن بیگناهانی چون سياوش از آتش هوسرانان است. واژه هایی چون خرد، دانش، داد، راستی، آزرم و یا چون آز، کژی، کاستی، ننگ، تباهی پر بسامد می باشند که هر یک بار مفهومی خاص را دربردارند. فردوسی وقتی درباره توحید و یگانگی حرف می زند به زبان فلسفه حرف می زند. هرگز تسلیم ناامیدی نشدن، اگر همه درها هم بسته شده باشد، پند و اندرزی شریف است که در بیان فلسفی هر داستان نهفته است، که در ابتدا یا فرجام جای دارد. فردوسی به آفرينش خلقت اشاره میكند و سرچشمه همه خلقت و كائنات را پروردگار میداند، از این رو، پهلوانان او هم رنگ و بوی توحيدی دارند.
کلمات کلیدی :
شاهنامه، داستان ها، اخلاق، فلسفه
شاهنامه، داستان ها، اخلاق، فلسفه