مطالعه شاخص های هنری پوشاک قوم کرمانج
دوره 3، شماره 29، مهر 99، صفحات 117 - 105
1 1
2 1الهام صفری
چکیده :
اگر بخواهیم هنرها را علاوه بر شاخص های ساختاری و زیباشناسی، از نظر مولفه های فرهنگی- اجتماعی و زمینه های تولید مواد و مصالح و تناسب با محیط و جغرافیا طبقه بندی نماییم ،پوشاک همانند معماری در گروه هنر های کاربردی قرار خواهد گرفت که به اعتبار ویژگی های مفهومی و محتوایی، میتواند روایتگر فرهنگ و سلیقه ها و رفتارهای هنری- اقتصادی جامعه باشد. به این اعتبار در طول تاریخ، انواع پوشاک توانسته است به عنوان یک عامل زیرساختی فرهنگی- اقتصادی در فضای مدیریتی - حکومتی جامعه تأثیر داشته باشد. که با ظهور شیوهها و ابزارهای نوین تولید و توزیع پارچه و پوشاک ، رفته رفته بُعد اقتصادی- صنعتی بر بعد هنری- فرهنگی غلبه پیدا کرده است و جامه های سنتی در این کشاکش هنر و صنعت، رفتارهای متفاوتی داشتهاند، از یکسو ،جنبههای هنری پوشاک به عنوان یک میراث فرهنگی، روایتگر فرهنگ و هنر سنتی است و از دیگر سو ، مقوله گستردگی و طیف وسیع تولید پوشاک از منظر اقتصادی و صنعتی است. یکی از سرمایه های ممتاز هنری - فرهنگی جامعه ایرانی، همین پوشاک محلی سنتی است که در این طرح به طور خاص به شاخصههای هنری پوشاک قوم کرمانج پرداخته ایم . کرمانج ها که به عنوان یک قوم کهن در سطح وسیعی از شمال شرق کشور از مرز لایین و کلات در خراسان رضوی تا بجنورد و شیروان در خراسان شمالی و مراوه تپه در استان گلستان و ... زندگی میکنند، از نظر شاخص های هنری پوشاک، دارای تفاوتهای ظریفی هستند که در این طرح به پوشاک کرمانج های منطقه ای خراسان شمالی پرداخته ایم .این طرح بر اساس رویکرد علمی- فرهنگی و مبتنی بر طبقه بندی های تاریخی - تفسیری ست که سعی کرده ایم با طرح مبانی نظری پوشاک مبتنی بر فضای بومی- محلی به روایت توصیفی - تصویری ساختار های شش گانه بپردازیم. ساختار طرح پژوهشی به صورت مبانی نظری، الگوها و نمونه ها و پیوست های هنری می باشد که اهتمام شده تا همراه با تعریف هر نوع پوشاک، تصویر آن هم منظور گردد. از این منظر پوشاک را با نگرش علمی به شش قسمت (سرپوش، تن پوش ،دست پوش ،بالا پوش، پایین پوش، پاپوش ) تقسیم نموده ایم.
اگر بخواهیم هنرها را علاوه بر شاخص های ساختاری و زیباشناسی، از نظر مولفه های فرهنگی- اجتماعی و زمینه های تولید مواد و مصالح و تناسب با محیط و جغرافیا طبقه بندی نماییم ،پوشاک همانند معماری در گروه هنر های کاربردی قرار خواهد گرفت که به اعتبار ویژگی های مفهومی و محتوایی، میتواند روایتگر فرهنگ و سلیقه ها و رفتارهای هنری- اقتصادی جامعه باشد. به این اعتبار در طول تاریخ، انواع پوشاک توانسته است به عنوان یک عامل زیرساختی فرهنگی- اقتصادی در فضای مدیریتی - حکومتی جامعه تأثیر داشته باشد. که با ظهور شیوهها و ابزارهای نوین تولید و توزیع پارچه و پوشاک ، رفته رفته بُعد اقتصادی- صنعتی بر بعد هنری- فرهنگی غلبه پیدا کرده است و جامه های سنتی در این کشاکش هنر و صنعت، رفتارهای متفاوتی داشتهاند، از یکسو ،جنبههای هنری پوشاک به عنوان یک میراث فرهنگی، روایتگر فرهنگ و هنر سنتی است و از دیگر سو ، مقوله گستردگی و طیف وسیع تولید پوشاک از منظر اقتصادی و صنعتی است. یکی از سرمایه های ممتاز هنری - فرهنگی جامعه ایرانی، همین پوشاک محلی سنتی است که در این طرح به طور خاص به شاخصههای هنری پوشاک قوم کرمانج پرداخته ایم . کرمانج ها که به عنوان یک قوم کهن در سطح وسیعی از شمال شرق کشور از مرز لایین و کلات در خراسان رضوی تا بجنورد و شیروان در خراسان شمالی و مراوه تپه در استان گلستان و ... زندگی میکنند، از نظر شاخص های هنری پوشاک، دارای تفاوتهای ظریفی هستند که در این طرح به پوشاک کرمانج های منطقه ای خراسان شمالی پرداخته ایم .این طرح بر اساس رویکرد علمی- فرهنگی و مبتنی بر طبقه بندی های تاریخی - تفسیری ست که سعی کرده ایم با طرح مبانی نظری پوشاک مبتنی بر فضای بومی- محلی به روایت توصیفی - تصویری ساختار های شش گانه بپردازیم. ساختار طرح پژوهشی به صورت مبانی نظری، الگوها و نمونه ها و پیوست های هنری می باشد که اهتمام شده تا همراه با تعریف هر نوع پوشاک، تصویر آن هم منظور گردد. از این منظر پوشاک را با نگرش علمی به شش قسمت (سرپوش، تن پوش ،دست پوش ،بالا پوش، پایین پوش، پاپوش ) تقسیم نموده ایم.
کلمات کلیدی :
پوشاک، قوم کرمانج، فرهنگ، بومی – محلی
پوشاک، قوم کرمانج، فرهنگ، بومی – محلی