تصوف فلسفی از محی الدین عربی تا عطار در شرق و غرب جهان اسلام در قرون وسطی؛ توسعه عرفان در سلسله موحدین و حفصیان
دوره 3، شماره 31، آذر 99، صفحات 10 - 1
1 Abstract Paradigm of philosophical Sufism in medieval from Al-Mohads to Hafsids
چکیده :
پدیده تمدنی و فرهنگی عرفان و تصوف فرایندی سیاسی اجتماعی در غرب اسلامی است و دارای اثار زود و دیر تمدنی و سیاسی نظامی و فرهنگی است. این حریان انسانی از کاز فتح اندلس تا نخستین روز های سقوط جریان پیدا کرد و تنها دستاورد تمدن اسلامی در اندلس و مغرب است که هنوز این ادبیات عرفانی در بالاترین سطح مورد استفاده بین المللی در شکل مکتب عرفانی محی الدین عربی است. تصوف در غرب اسلامی سه مرحله را پیمود و به شکل نهایی در مکتب المریه و مرسیه ای اندلسی محی الین عربی و ابن سبعین ظهور کرد و جریان عرفان و تصوف در جهان را تاکنون در سایه معارف آن ها قرار دارد. از ابن مسره(319-931) تا ابن قسی و سپس از ابن سبعین و محی ادین عربی دور سوم و نهایی جریان تصوف در غرب اسلامی را سامان دادند. مرحله اول معارف عرفانی اخوان الصفا وارد غرب اسلامی شد و ماده اولیه فلسفه، عرفان اندلسی و مغربی را ساخت و در مرحله دوم عرفان اندلسی در ایبری درعصر مرابطین بوسیله ابی مدین ( 511 ) توسعه یافت و توسط حرکت پیشوایی ابن قسی رقم خورد و در مرحله سوم با ششتری، شاذلی و ابن سبعین و محی الدین عربی شکل گرفت دوره سوم دوره تکامل و توسعه کمی و کیفی هم زمان مکاتب عرفانی در جهان اسلام در قرن ففتم و اغاز قرن هشتم است و خلق وجود کتبی عرفان اسلامی در شرق و غرب عالم است. محصول نهایی این مرحله که نقطه مشترک هم زمان عرفان اسلامی در سراسر جهان اسلام است تولید پاراذایم ذهنی خاصی در اندیشه عرفان اسلامی با عنوان تصوف فلسفی است. از جمله پدیده های فرهنگ و تمدن اسلامی فلسفی ساختن تصوف و خلق تصوف فلسفی است. این پدیده تمدنی تا حد زیادی متاثر از اوضاع سیاسی اجتماعی جهان اسلام در شرق و غرب ان است که همزمان شاهد سقوط شهر ها در شرق و در غرب جهان اسلام بواسطه نزاع داخلی و هجوم خارجی مغول و بدست دولت های صلیی شمال اسپانیا و حامیان اروپایی ان ها بود. در بین چهره های بانی تصوف فلسفی نام ابن سبعین و محی الدین عربی (638-1240م)در خلق اثر رمزی فتوحات مکیه و فصوص در اندلس و عطار(618-1221) و مولوی در ایران می درخشد. عطار با به کارگیری زبان فارسی در بیان مفاهیم صوفیانه اثارکلاسیک در عرفان و تصوف فلسفی مانند منطق الطیر را خلق کرد. او معاصر خلق شکل متکامل تصوف فلسفی درغرب اسلامی بوسیله ابن سبعین و محی الدین عربی است. زبان مشترک تصوف فلسفی شرق و غرب جهان اسلام رمز و غایت ان شناخت حقیقت مطلق است ،ابن سبعین بنیانگزارتصوف فلسفی هم فلسفه خود را فلسفه حق نامید. فرضیه این تحقیق زمینه مشترک سیاسی اجتماعی مذهبی اقتصادی و کلامی پیدایش طیفی متفاوت ازتصوف فلسفی درشرق وغرب چهان اسلا م است که با پژوهش ومعرفی تصوف فلسفی درغرب جهان اسلام وبررسی اجمالی ان در آثارعطار انجام شده است. پژوهش بررسی مجدد مقالات نویسنده در تحولات فلسفی و کلامی غرب اسلامی و تصوف و عرفان عهد موحدین و حفصیان است ازسال 1381، 1384 است. فایده نظری پژوهش پیدایش فلسفه اندلسی است که در کتاب مولف با همین عنوان تبین شده است دو مکتب عرفانی شرق وغرب جهان اسلامی در پی ساختن الگویی ذهنی بودند که در صحنه تغییرات اجتماعی باحفظ اندیشه اسلامی هویت شخصیتی جوامع اسلامی را در برابر هجوم سیاسی نظامی شرق دور وغرب دور حفظ کنند وتاحدود زیادی رایزنی فرهنگی این عناصراصلی عرفان که دروجود کتبی ان ها که میراث تمدن اسلامی است باقی مانده است. در این کار هویت بخشی به فرد وجوامع عربی و ایرانی و مغربی موفق بوده اند اما درعمل کارکرد زیادی نداشتند وجهان اسلام با تحربه سه وضعیت اندلسی درفضای نابسامان اجتماعی در میان دو هژمونی سیاسی و نظامی اقتصادی دچار فروپاشی و حال فقدان و عدم درزمینه های مختلف زندگی روزمره شد.
پدیده تمدنی و فرهنگی عرفان و تصوف فرایندی سیاسی اجتماعی در غرب اسلامی است و دارای اثار زود و دیر تمدنی و سیاسی نظامی و فرهنگی است. این حریان انسانی از کاز فتح اندلس تا نخستین روز های سقوط جریان پیدا کرد و تنها دستاورد تمدن اسلامی در اندلس و مغرب است که هنوز این ادبیات عرفانی در بالاترین سطح مورد استفاده بین المللی در شکل مکتب عرفانی محی الدین عربی است. تصوف در غرب اسلامی سه مرحله را پیمود و به شکل نهایی در مکتب المریه و مرسیه ای اندلسی محی الین عربی و ابن سبعین ظهور کرد و جریان عرفان و تصوف در جهان را تاکنون در سایه معارف آن ها قرار دارد. از ابن مسره(319-931) تا ابن قسی و سپس از ابن سبعین و محی ادین عربی دور سوم و نهایی جریان تصوف در غرب اسلامی را سامان دادند. مرحله اول معارف عرفانی اخوان الصفا وارد غرب اسلامی شد و ماده اولیه فلسفه، عرفان اندلسی و مغربی را ساخت و در مرحله دوم عرفان اندلسی در ایبری درعصر مرابطین بوسیله ابی مدین ( 511 ) توسعه یافت و توسط حرکت پیشوایی ابن قسی رقم خورد و در مرحله سوم با ششتری، شاذلی و ابن سبعین و محی الدین عربی شکل گرفت دوره سوم دوره تکامل و توسعه کمی و کیفی هم زمان مکاتب عرفانی در جهان اسلام در قرن ففتم و اغاز قرن هشتم است و خلق وجود کتبی عرفان اسلامی در شرق و غرب عالم است. محصول نهایی این مرحله که نقطه مشترک هم زمان عرفان اسلامی در سراسر جهان اسلام است تولید پاراذایم ذهنی خاصی در اندیشه عرفان اسلامی با عنوان تصوف فلسفی است. از جمله پدیده های فرهنگ و تمدن اسلامی فلسفی ساختن تصوف و خلق تصوف فلسفی است. این پدیده تمدنی تا حد زیادی متاثر از اوضاع سیاسی اجتماعی جهان اسلام در شرق و غرب ان است که همزمان شاهد سقوط شهر ها در شرق و در غرب جهان اسلام بواسطه نزاع داخلی و هجوم خارجی مغول و بدست دولت های صلیی شمال اسپانیا و حامیان اروپایی ان ها بود. در بین چهره های بانی تصوف فلسفی نام ابن سبعین و محی الدین عربی (638-1240م)در خلق اثر رمزی فتوحات مکیه و فصوص در اندلس و عطار(618-1221) و مولوی در ایران می درخشد. عطار با به کارگیری زبان فارسی در بیان مفاهیم صوفیانه اثارکلاسیک در عرفان و تصوف فلسفی مانند منطق الطیر را خلق کرد. او معاصر خلق شکل متکامل تصوف فلسفی درغرب اسلامی بوسیله ابن سبعین و محی الدین عربی است. زبان مشترک تصوف فلسفی شرق و غرب جهان اسلام رمز و غایت ان شناخت حقیقت مطلق است ،ابن سبعین بنیانگزارتصوف فلسفی هم فلسفه خود را فلسفه حق نامید. فرضیه این تحقیق زمینه مشترک سیاسی اجتماعی مذهبی اقتصادی و کلامی پیدایش طیفی متفاوت ازتصوف فلسفی درشرق وغرب چهان اسلا م است که با پژوهش ومعرفی تصوف فلسفی درغرب جهان اسلام وبررسی اجمالی ان در آثارعطار انجام شده است. پژوهش بررسی مجدد مقالات نویسنده در تحولات فلسفی و کلامی غرب اسلامی و تصوف و عرفان عهد موحدین و حفصیان است ازسال 1381، 1384 است. فایده نظری پژوهش پیدایش فلسفه اندلسی است که در کتاب مولف با همین عنوان تبین شده است دو مکتب عرفانی شرق وغرب جهان اسلامی در پی ساختن الگویی ذهنی بودند که در صحنه تغییرات اجتماعی باحفظ اندیشه اسلامی هویت شخصیتی جوامع اسلامی را در برابر هجوم سیاسی نظامی شرق دور وغرب دور حفظ کنند وتاحدود زیادی رایزنی فرهنگی این عناصراصلی عرفان که دروجود کتبی ان ها که میراث تمدن اسلامی است باقی مانده است. در این کار هویت بخشی به فرد وجوامع عربی و ایرانی و مغربی موفق بوده اند اما درعمل کارکرد زیادی نداشتند وجهان اسلام با تحربه سه وضعیت اندلسی درفضای نابسامان اجتماعی در میان دو هژمونی سیاسی و نظامی اقتصادی دچار فروپاشی و حال فقدان و عدم درزمینه های مختلف زندگی روزمره شد.
کلمات کلیدی :
عطار، مولانا، ابن سبعین، محی الدین عربی، تصوف فلسفی، حفصیان، منطق الطیر، ادبیات عرفانی و تصوف
عطار، مولانا، ابن سبعین، محی الدین عربی، تصوف فلسفی، حفصیان، منطق الطیر، ادبیات عرفانی و تصوف